این یادداشت در «روزنامه شرق» منتشر شده است
سیاستهای صفر و یک، کیفیت زندگی و منابع آب ایران را تهدید میکنند
شهریور ۳۰, ۱۴۰۴
مدیریت شهری در ایران سالهاست گرفتار تصمیمهای صفر و یک شده است؛ تصمیمهایی که نه بر پایه تحلیل علمی و دادههای واقعی اتخاذ میشوند، نه اصول اکولوژیک و نیازهای انسانی را مدنظر قرار میدهند و نه پیامدهای بلندمدت خود را ارزیابی میکنند. این رویکرد کوتاهمدت و فاقد برنامهریزی پایدار، منابع طبیعی را هدر میدهد و کیفیت زندگی شهروندان را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد. تنها با عبور از سیاستهای صفر و یک، شهرهای ایران میتوانند به سوی پایداری واقعی، رفاه اجتماعی و بهرهوری منابع هدایت شوند.

مدیریت شهری در ایران سالهاست گرفتار تصمیمهای صفر و یک شده است؛ تصمیمهایی که نه بر پایه تحلیل علمی و دادههای واقعی اتخاذ میشوند، نه اصول اکولوژیک و نیازهای انسانی را مدنظر قرار میدهند و نه پیامدهای بلندمدت خود را ارزیابی میکنند. این رویکرد کوتاهمدت و فاقد برنامهریزی پایدار، منابع طبیعی را هدر میدهد و کیفیت زندگی شهروندان را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار میدهد. پیامدهای این بحران در حوزههای مختلف شهری، مانند مدیریت چمنکاری و فضای سبز، به وضوح قابل مشاهده است.
در دهههای ۷۰ و ۸۰، سیاستگذاران شهری تصمیم گرفتند شهرها را بهطور گسترده و بدون چارچوب علمی با چمن بپوشانند. این سیاست نه تنها پارکها، بلکه میادین، خیابانها، رفیوژ میانی بلوارها، حاشیه بزرگراهها، کنارگذرها، پیادهروها، کنارههای دوربرگردانها و شیبهای اطراف پلها و زیرگذرها و… را نیز در برگرفت. هدف ایجاد «نمای سبز» و بهبود جلوه بصری شهر بود، اما واقعیت این است که بیشتر این چمنکاریها فاقد کارکرد اکولوژیک بودند و به رفاه شهروندان کمک نمیکردند. مصرف آب به شکل بیسابقهای افزایش یافت و فشار بر منابع طبیعی تشدید شد. این سیاست تقلیدی و غیرعلمی، زیبایی ظاهری را بر نیاز واقعی شهر و مردم ترجیح داد و هزینههای اقتصادی و محیطی سنگینی به شهرها تحمیل کرد؛ نمونهای آشکار از پیامدهای مخرب مدیریت صفر و یک.
در سوی دیگر، در سالهای اخیر، تصمیم افراطی دیگری اتخاذ شد: ممنوعیت مطلق کشت چمن طبیعی در کلانشهرها. این تصمیم که ظاهراً با هدف کاهش مصرف بالای آب اتخاذ شد، بازهم غیرعلمی و افراطی بود. بهجای مدیریت هوشمندانه، حذف کامل چمن رخ داد. درحالیکه چمن تفریحی و ورزشی یکی از عناصر حیاتی پارکها و فضاهای عمومی است و سلامت روان کودکان، تعامل خانوادهها، فعالیتهای جمعی و رفاه عمومی را تأمین میکند، حذف آن رفاه اجتماعی را کاهش داد و یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت انسانی و محیطی شهرها را از بین برد.
این رویکرد دوگانه که فاقد تحلیل هزینه-فایده و ارزیابی اکولوژیک دقیق است، نه تنها بحران آب را تشدید کرد، بلکه فرصتهای اجتماعی و روانی ناشی از فضای سبز را نیز از بین برد. خروج از این چرخه معیوب تنها با رویکردی متعادل، علمی و مبتنی بر شواهد ممکن است؛ رویکردی که میان بهرهوری منابع، سازگاری با اقلیم و تأمین نیازهای اجتماعی تعادل برقرار کند. راهکار واقعی و علمی، نه حذف مطلق است و نه چمنکاری بیضابطه، بلکه مدیریت هدفمند، علمی و سازگار با شرایط اقلیمی است. سه محور کلیدی در سیاستگذاری چمن شهری باید مورد توجه قرار گیرد:
نخست، حفظ و تقویت چمن در فضاهای تفریحی و ورزشی ضروری است. این فضاها شامل بخشهای محدود و مشخصی از پارکها و زمینهای بازی و ورزشی هستند که برای فعالیتهای جمعی و حضور مستقیم شهروندان طراحی شدهاند و ستون رفاه اجتماعی و تعاملات خانوادهها به شمار میروند. حذف این فضاها کیفیت زندگی شهری را کاهش میدهد و فرصتهای تعامل اجتماعی را محدود میکند.
دوم، حتی در فضاهای تفریحی و ورزشی، استفاده از گونهها و ارقام مقاوم به خشکی و گرما حیاتی است. گونههای چمن توسعهیافتهای در دنیا وجود دارند که مصرف آب را ۵۰ تا ۷۰ درصد کاهش میدهند و درعینحال کارکرد اجتماعی و تفریحی چمن را حفظ میکنند. انتخاب گونههای مناسب، نماد تلفیق دانش علمی با حکمرانی مسئولانه و سیاستگذاری محیطی را نشان میدهد و پایداری منابع را تضمین میکند.
سوم، حذف فوری چمنهای غیرضروری و جایگزینی آنها با گونههای بومی و مقاوم غیرچمنی سازگار با اقلیم گرم و خشک ایران، ضرورت دارد. بخش قابلتوجهی از چمنکاریهای قدیمی در خیابانها، رفیوژ میانی بلوارها، حاشیه بزرگراهها، پیادهروها، شیبهای اطراف پلها و… هنوز باقی مانده و مصرف بالای آب و هزینههای نگهداری را تحمیل میکند. جایگزینی این چمنها با گیاهان بومی و مقاوم غیرچمنی نه تنها منابع آبی را حفظ میکند، بلکه تنوع زیستی شهری را تقویت، هزینههای نگهداری را کاهش و همزمان کارکرد اکولوژیک و زیباییشناسی محیط را حفظ میکند. بحران آب به گونهای است که حذف این چمنها امروز نیز دیر است و باید بیدرنگ انجام شود تا مصرف بیرویه آب فضای سبز کاهش یافته و منابع ارزشمند آب حفظ شوند. همچنین، در این بخشها هرگونه صدور مجوز برای کشت جدید چمن ممنوع باشد تا چرخه پرهزینه و آببر گذشته به هیچ شکل تکرار نشود.
ایران نیازمند مدیریت شهری علمی، استراتژیک و انعطافپذیر است؛ مدیریتی که چمن را از نماد مصرف بیرویه منابع به ابزاری کارآمد و هدفمند تبدیل کند، میان نیازهای انسانی، محدودیت منابع و شرایط اقلیمی تعادل برقرار سازد و بحران آب را مهار نماید. تنها با عبور از سیاستهای صفر و یک، شهرهای ایران میتوانند به سوی پایداری واقعی، رفاه اجتماعی و بهرهوری منابع هدایت شوند.
محمد حسین شیخ محمدی، پژوهشگر علوم محیطی و گیاهی | روزنامه شرق