این یادداشت در روزنامه «سازندگی» منتشر شده است

«زمان بازنگری در سیاست‌های محیط زیستی»

بهمن ۱۸, ۱۳۹۸

مـوانع نهادي، قانونی، سياسي بـايد بـراي پيشبرد هدف ايجاد محیط‌زیست‌ سالم و حفاظت از محیط‌زیست‌ برطرف شوند و سیاست‌گذاران به جاي شعار دادن، مقصر‌ جلوه‌ دادن ديگران و مردم‌فریبی بايد بـا نگرش‌ جامع‌ به حوزه محیط‌زیست، توليد سیاست‌های‌ مؤثر و نوآورانه و بـلندمدت نـگريستن به مدیریت حوزه محیط‌زیست اقدام کـنند. باید بپذیریم رشـد و تـوسعه ایران نه تنها با حفظ محیط‌زیست منافاتی ندارد بـلکه تـوسعه پایـدار جـز بـا صـیانت از‌ طبیعت‌ امکان‌پذیر نخواهد بود و برای رسیدن به این مقصود راهی جز آگاهی مردم، آینده‌نگری، تغییر الگوی سیاست‌گذاری و تصمیم‌ متعهدانه‌ دولت‌ها در اولویت دادن به حفظ محیط‌زیست‌ وجود‌ ندارد.

محیط زیست

اول: هم‌زمان با وقوع‌ انقلاب‌ صنعتی‌، پیشرفت علم و صنعت در کنار رفاه و آسایشی که برای انسان به ارمغان‌ آورد، نتایج ناخوشایندی نیز به همراه داشت، سـرعت نابودی محیط‌ زیست افزایش یافت و اینک، این خطر پیش‌آمده که انسان‌ به‌ دست خـود زمـین را نابود کند. در کشور ما نیز‌ محیط‌زیست به سرعت در حال تخریب اسـت‌ و مـا در این حوزه از‌ دنیا عقب نمانده‌ایم. بحران‌های محیط زیستی در مناطقی از کشور ما طی سال‌های اخیر به مرحله‌ای رسیده است که به سلامت عمومی و کیفیت زندگی آسیبی جدی وارد کرده است. تـخریب محیط‌زیست شامل نابودی جنگل‌ها و مراتع، تالاب‌ها و دریاچه‌ها، خاک، گونه‌های حیوانات و گیاهان وحشی و سایر مظاهر محیط‌زیست تبعات‌ گسترده و منفی بر انسان‌ها و دیگر موجودات داشته و جوامع انسانی را با بحران‌های فراوانی مواجه ساخته است. بحران‌هایی که به نارضایتی عمومی منتهی شده و موجب افزایش نگرانی، آسیب وارد آمدن به سلامت عمومی و زیرساخت‌های صنعتی و. شده است. آسیب‌هایی که هزینه اقتصادی فراوانی سالانه به کشور متحمل می‌کند و برای بخشی از مردم ایران به موضوعی بحرانی تبدیل ‌شده است.


دوم: بحران‌های محیط زیستی پیش روی بشر خطری جدی برای صلح و امنیت جهانی به حساب می‌آیند و می‌تواند امنیت انسان‌های بسیاری را با خطراتی جدی مواجه کند. اختلاف‌ها و درگیری‌ها بین کشورها برای بهره‌برداری بیشتر از منابع طبیعی افزایش‌یافته و این روند در سطحی جدی‌تر در سال‌های آینده ادامه خواهد داشت. اغراق نیست اگر بگوییم حفاظت از محیط‌زیست برای تحقق صلح پایدار جهانی لازم است.


سوم: موضوعی که این روزها بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد، شکست سیاست‌های محیط زیستی برای مقابله با بحران‌های پیش رو و مدیریت آن‌ها در سال‌های آینده است. سؤالی که این روزها نیاز به بررسی دقیق دارد این است که آیا سیاست‌های محیط زیستی ایران، طی این سال‌ها به درستی تدوین و تبیین شدند و آیا نیاز به تغییر آن‌ها احساس نمی‌گردد؟ چگونه می‌توان با تهدیدهای محیط زیستی و اقلیمی ایران در بلندمدت مقابله کنیم؟ آیا سیاست‌هایی که این سال‌ها مورد استفاده قرار گرفتند در آینده پاسخگو خواهند بود؟ آیا ادامه سیاست‌های فعلی می‌تواند به مدیریت این بحران‌ها منتهی گردد؟ بدون شک در صورتی که تصمیم‌گیریان و سیاست‌گذاران در یافتن راه‌حل‌های بحران‌های محیط زیستی با شکست مواجه شوند در آینده با تبعات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی بحران‌های اقلیمی بیش از پیش رو به رو خواهیم شد.


چهارم: تصمیم گیران و سیاست‌گذاران ایران باید برای حل بحران‌های اقلیمی و جلوگیری از تشدید آن‌ها در سال‌های پیش رو برنامه‌ریزی کنند. مجموعه‌ی تصمیم‌ها، سیاست‌ها، عملکردها و قوانین نیاز به بازنگری جدی دارند. منظور‌ از‌ سیاست‌های زیست‌محیطی و اقلیمی مجموعه سیاست‌ و قوانینی اسـت کـه بـر روی کیفیت محیط‌زیست و استفاده از منابع طبیعی‌ اثر‌ می‌گذارد‌ و یا در پی اثرگذاری است. تدوین، تبیین و اجرای سیاست‌های علمی و یکپارچه‌ای که مدیریت پایدار اقلیم، بازسازی اکوسیستم و سازگاری با تغییرات آب‌وهوا را مدنظر قرار داده باشد می‌تواند به مدیریت بحران‌های اقلیمی طی سال‌های آینده منتهی گردد. آسیب‌شناسی سیاست‌های محیط زیستی اتخاذشده‌ی سال‌های اخیر، می‌تواند در مسیر برنامه‌های توسعه‌ای و تصمیم سازی های آینده بسیار حائز اهمیت باشد.


پنجم: بخشی از ضعف‌ سیاست‌گذاری‌ محیط‌زیست در ایران به مراحل ارزیابی سیاست‌ها، بی‌توجهی به نـقش نـهادهای مـردمی‌ و شهروندان و عدم توجه به یکپارچه‌سازی در سیاست‌گذاری اقلیمی مربوط می‌شود. تصمیم گیران و سیاست‌گذاران هرچه بیشتر بـه‌ دنبال‌ جلب مشارکت شهروندان و نهاد های مدنی در فرایند‌ سیاست‌گذاری‌ باشند و مسائل را به طور شفاف و آشکار برای آن‌ها تـحلیل کنند، بیشتر می‌توان به مـوفقیت سیاست‌ها بـرای حـل بحران‌های اقلیمی جامعه امـیدوار‌ بـود‌. در فرایند سیاست‌گذاری اقلیمی ایران باید به سمتی حرکت کنیم که تـمرکز سیاست‌ها از نهاد ها به مردم تغییر یابـد. تحت این شرایط شـهروندان نه تنها ملزم به رعایت‌ قوانین‌ و مقررات محیط زیستی خواهند بود، بـلکه خـود را در نقش مدافعان محیط‌زیست خواهند دید. همچنین یکپارچه‌سازی در سیاست‌گذاری محیط زیستی اهمیت بسیار بالایی در حل بحران‌های محیط زیستی دارد. حل مشکلات محیط‌ زیستی، نیازی بنیادین به اسـتفاده از راهبردی یکپارچه در سیاست‌گذاری عمومی دارد تا مسئولان بتوانند در اجرای برنامه های توسعه پایدار عملکرد موفقی داشته باشند. تمام دستگاه‌های مسئول بدون یک‌جانبه‌گرایی‌ متکی‌ بر‌ منافع شخصی، سازمانی و قومی و رقابت بر سر تخصیص بودجه باید برای حل مسائل زیست‌محیطی و مدیریت بحران‌ها همکاری کنند‌ تا‌ از خنثی شدن سیاست‌ها و تلاش‌های یک‌نهاد به دلیل اجرای‌ سیاست‌های‌ نـهادهای دیگر جلوگیری شود.


ششم: این روزها نیاز داریم به سمت الگوی حرفه‌ای و علمی سیاست‌گذاری محیط زیستی حرکت کنیم. باید بپذیریم توسعه‌ پایدار بـا تخریب محیط‌زیست و اقلیم مـیسر نخواهد شد و اصولاً با حفظ محیط‌زیست است که امکان توسعه پایدار ممکن خواهد بود. توسعه‌ای که‌ با‌ نابودی و تضعیف محیط‌زیست همراه باشد، نه تنها توسعه پایدار نیست‌ بلکه‌ در نهایت مشکلات ما را بیشتر خواهد کرد. مـوانع نهادی، قانونی، سیاسی بـاید بـرای پیشبرد هدف ایجاد محیط‌زیست‌ سالم و حفاظت از محیط‌زیست‌ برطرف شوند و سیاست‌گذاران به جای شعار دادن، مقصر‌ جلوه‌ دادن دیگران و مردم‌فریبی باید بـا نگرش‌ جامع‌ به حوزه محیط‌زیست، تولید سیاست‌های‌ مؤثر و نوآورانه و بـلندمدت نـگریستن به مدیریت حوزه محیط‌زیست اقدام کـنند. باید بپذیریم رشـد و تـوسعه ایران نه تنها با حفظ محیط‌زیست منافاتی ندارد بـلکه تـوسعه پایـدار جـز بـا صـیانت از‌ طبیعت‌ امکان‌پذیر نخواهد بود و برای رسیدن به این مقصود راهی جز آگاهی مردم، آینده‌نگری، تغییر الگوی سیاست‌گذاری و تصمیم‌ متعهدانه‌ دولت‌ها در اولویت دادن به حفظ محیط‌زیست‌ وجود‌ ندارد.


*محمد حسین شیخ محمدی | روزنامه سازندگی