این یادداشت در روزنامه «شرق» منتشر شده است

«ایران در معرض خطر تغییر اقلیم»

بهمن ۱۸, ۱۳۹۸

ایران کشوری است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری از تغییر اقلیم یکی از نمونه های منحصربه فرد در میان کشورهای جهان است. تغییر اقلیم به عنوان تاثیرگذارترین چالش محیط زیست و تهدیدی امنیتی-زیست محیطی باید مورد توجه تمامی تصمیم گیران و سیاست گذاران قرار گیرد زیرا تاثیرات منفی بسیاری روی منابع آب و امنیت غذایی دارد و سبب گسست بافت های زیستی، اجتماعی و… خواهد شد. ما توان مقابله با طبیعت را نداریم و ناچاریم خود را با آن سازگار کنیم.

ایران در معرض خطر تغییر اقلیم

اول: تغییر اقلیم، چالشی جهانی و تهدیدی اساسی برای امنیت کره زمین به شمار می رود که به گفته اکثر اقلیم شناسان، عمده ترین دلیل آن افزایش جمعیت کره زمین، شدت یافتن فعالیت های غیراصولی و خودخواهانه صنعتی، افزایش غلظت گازهای موجود در جو مانند دی اکسیدکربن، جنگل زدایی و تخریب محیط زیست و افزایش فعالیت های غیراصولی کشاورزی و دامداری است. محققان تغییر اقلیم را یکی از ۱۵ چالش هزاره آینده جهان و یکی از هفت چالش اصلی آینده خاورمیانه معرفی می کنند. تغییر اقلیم فرایندی منحصر به عصر ما نبوده و بر اساس شواهد موجود، کره زمین در دوره های مختلف زمین شناسی همواره با تغییراتی منظم مواجه بوده است. عاملی که تغییرات اقلیمی قرن حاضر را از تغییرات گذشته متمایز کرده، ماهیت و سرعت این تغییرات است، به گونه ای که این تغییرات شتاب بالایی به خود گرفته اند و روند آنها قابل پیش بینی نیست. به هم خوردن تعادل اقلیم جهان موجب شده متوسط درجه حرارت کره زمین روندی افزایشی را نشان دهد. بسیاری از جوامع علمی نگران روند احتمالی افزایش درجه حرارت زمین هستند که تبعات آن ممکن است بسیار خطرناک باشد. سرعت فعالیت های صنعتی و تخریبی انسانی تا حدی است که پدیده های طبیعی فرصت «خودپالایی» ندارند و وضعیت آنها در حال بدترشدن است.

دوم: افزایش وقوع مخاطرات جوی- اقلیمی، موج های گرمایی شدید و خشک سالی های ممتد، کاهش چشمگیر پهنه های اقلیم مرطوب و افزایش اقلیم خشک، افزایش دما و غیرقابل تحمل شدن آن برای انسان ها و حیوانات، کاهش آب شیرین، تغییر شکل بارش ها و وقوع بارش های سنگین و غیرمترقبه، گرم شدن آب اقیانوس ها، افزایش وقوع توفان، تسریع در روند ذوب شدن یخ های قطبی، تشدید جزرومدها، زیرآب رفتن سواحل، افزایش روند بیابان زایی، شدت گرفتن آتش سوزی جنگل ها و… مهم ترین تغییراتی هستند که در دهه های اخیر جوامع انسانی و زیست آنها شاهد بوده اند. وقوع این تغییرات، پیامدهای مهمی نظیر کاهش عملکرد محصولات کشاورزی، تهدید امنیت غذایی، کاهش تنوع زیستی با حذف و جابه جایی برخی گونه های جانوری و گیاهی، تهدید امنیت اجتماعی تحت تاثیر بی کاری و افزایش حاشیه نشینی مهاجران، افزایش چالش ها و برخوردهای بین المللی تحت تاثیر حوزه های آبی مشترک، افزایش انواع بیماری های انسان..دام و گیاه، کاهش کیفیت شاخص زیست اقلیمی، رقابت شدید بر سر تملک و اکتشاف منابع جدید آب بر چرخه حیات داشته است. به همین دلیل انتظار می رود سیاست گذاران به مقوله تغییر اقلیم و امنیت زیست محیطی نگاه ویژه و جدی تری داشته باشند. 

سوم: بررسی های محققان نشان می دهد در نیم قرن اخیر میانگین دمای ایران با شیبی حدود نیم درجه سلسیوس بر دهه افزایش یافته است. بررسی تغییرات بارش حکایت از کاهش آن با شیب ۱۱ میلی متر بر دهه دارد. تبخیر و تعرق با شیب ۵۵ میلی متر بر دهه افزایش یافته است. در دو دهه اخیر بر اساس بررسی های انجام شده کشور ایران به طور متوسط ۱.۱ درجه سانتی گراد گرم شده است. افزایش ناهنجاری های اقلیمی مانند بارش های سنگین، تگرگ، سیل، وزش توفان های شدید، خشک سالی، دمای بالا و بادهای شدید چندسالی است که در برخی استان های ایران به چشم می خورد. بارش برف در شهرهای جنوبی و مرکزی ایران پس از ۵۰ سال، میانگین دمای بالای تابستان، بارش سنگین برف در استان های مازندران و گیلان و… برخی از نشانه های بی نظمی در شرایط آب و هوایی کشور است. ایران در سال های اخیر با خشک سالی، بحران ریزگردها، تشدید مهاجرت، سیل، آلودگی هوا، نشست زمین، گرمای شدید و… مواجه شده است و پیش بینی های مختلف حاکی از تشدید این پیامدها در آینده دارد. پیش بینی می شود تغییر اقلیم در بلندمدت آثار و پیامدهای زیان باری در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی، سیاسی، اقتصادی و نظامی- امنیتی برای ایران داشته باشد. این تغییرات می توانند ابعاد مختلف امنیت ملی را به خطر بیندازند. از مهم ترین نتایج و پیامدهای احتمالی گرم شدن زمین و تغییر اقلیم در کشور ما خشک سالی، مهاجرت، حاشیه نشینی، بحران کشاورزی و امنیت غذایی، تشدید روند نابودی دریاچه های داخلی، رودخانه های مشترک و افزایش اختلافات آبی است. 

چهارم: ایران کشوری است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک از نظر اثرگذاری و اثرپذیری از تغییر اقلیم یکی از نمونه های منحصربه فرد در میان کشورهای جهان است. تغییر اقلیم به عنوان تاثیرگذارترین چالش محیط زیست و تهدیدی امنیتی-زیست محیطی باید مورد توجه تمامی تصمیم گیران و سیاست گذاران قرار گیرد زیرا تاثیرات منفی بسیاری روی منابع آب و امنیت غذایی دارد و سبب گسست بافت های زیستی، اجتماعی و… خواهد شد. ما توان مقابله با طبیعت را نداریم و ناچاریم خود را با آن سازگار کنیم. محدودیت‏های زیست محیطی پیش آمده را بپذیریم، برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای برنامه ریزی کنیم، الگوی مصرفمان را تغییر دهیم و حفاظتی بیشتر و موثرتر از طبیعت داشته باشیم. آگاهی بخشی عمومی، بازنگری سیاست ها و قوانین، راه اندازی سامانه های هشدارسریع، ارتقای سطح کارشناسی کشور، تقویت ستادهای مبارزه با بحران، بهبود و توسعه اقدامات حفاظت از منابع زیستی، اصلاح سیاست های کلان در مدیریت آب کشاورزی، تدوین سیاست های جدید کشت و برنامه جامع سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی، ایجاد زیرساخت‏های مقاوم در برابر تغییرات آب وهوا، ارتقای نظام مدیریت منابع آب، بهره برداری پایدار از منابع آب، افزایش سهم انرژی های تجدیدپذیر، تغییر الگوی کشاورزی در مناطق خشک و برنامه ریزی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای از مهم ترین راهبردهای موردنیاز در راستای سازگاری با تغییر اقلیم است. احتیاج داریم برنامه های توسعه ای کشور با توجه به تغییر اقلیم بازنگری شود تا شاهد کاهش آسیب های ناشی از تغییر اقلیم در آینده باشیم.


*محمد حسین شیخ محمدی | روزنامه شرق