این یادداشت در روزنامه «آرمان ملی» منتشر شده است
«مجلس شوراي اسلامي و عدالت اجتماعي»
خرداد ۲۰, ۱۳۹۹
مجلس شوراي اسلامي بهعنوان مهمترين نهاد قانونگذاري و مطالبهگري کشور ميتواند پايهگذار قوانيني در راستاي تحقق و تعميق عدالت اجتماعي باشد. اصلاح و بازنگري سياستها و قوانيني كه ضد عدالتاند، حتي اگر با انگيزههاي خيرخواهانه تدوين و تصويب شده باشند، گامي لازم در جهت تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد است. قوانيني كه مبتني بر تبعيض و تعارض منافع باشد، بدون شک در نهايت به فساد منتهي خواهند شد. تعارض منافع و حضور ذينفعان در مسئوليتهاي مختلف، سياستهاي دونرخي، امضاهاي طلايي، سياستهايي كه شهروندان را طبقهبندي ميكند و… در نهايت باعث بازتوليد تبعيض و بيعدالتي در كشور شده است.

اول: تحقق عدالت اجتماعي را ميتوان يکي از مهمترين اهداف اصلي تشکيل انقلاب اسلامي نام برد؛ موضوعي که در اسناد بالادستي کشور و روح حاکم بر قانون اساسي بهدرستي قابل درک است. دستاوردهاي جمهوري اسلامي ايران در خصوص تحقق عدالت اجتماعي و برطرف شدن بخشي از تبعيضها و بيعدالتيهاي موجود در جامعه اگرچه انکارناپذير است، ولي قابلقبول نيست و مسئولان آنطور که بايد نتوانستند عدالت اجتماعي را تحقق بخشند. امروز با گذشت ۴۰ سال از پيروزي انقلاب اسلامي، مردم عدالت اجتماعي را با تمام وجود احساس نميکنند. درحاليکه بخش بزرگي از جامعه با مشكلات معيشتي، فقر، بيكاري، كاهش قدرت خريد و… دست و پنجه نرم ميکنند، اقليتي با سوءاستفاده از قدرت، رانت، نفوذ سياسي-اقتصادي و بدون توجه به منافع عمومي و ملي زمينهساز فساد و بيعدالتي ميشوند. موضوعاتي همچون حاشيهنشيني، انحصارگريهاي اقتصادي، وجود وامهاي كلان بدون بازگشت، رانت، رابطهسالاري و خاصگرايي در بهرهگيري از اموال عمومي و ملي، فاصله معنيدار بين طبقات ضعيف و غني در ايران نشانگر اين است که عدالت اجتماعي بهدرستي محقق نشده است.
دوم: تصويب قوانين، مقررات و برنامههاي عدالتمحور و ضدفساد از مهمترين الزامات حكمراني خوب و تحقق عدالت در جامعه است كه با مشاركت مردم، نخبگان و مجلس شوراي اسلامي محقق خواهد شد. تلاش بهمنظور تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد در کنار حضور فعال رسانهها، احزاب سياسي و گسترش انجمنهاي مردمنهاد، نيازمند عزم جدي مجلس شوراي اسلامي است. در ايران بهرغم تلاشهاي صورتگرفته در حوزه تدوين قوانين، همچنان خلأهاي قانوني بزرگي در حوزه عدالت اجتماعي وجود دارد و نوع نگاه به عدالت در نهاد قانونگذاري کشور متناسب با انتظاري که ميرفت، نبوده است و بسياري از نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي در تداوم وضع موجود مقصرند. نمايندگاني که دغدغه تحقق عدالت نداشتند، بهجاي آنكه بازويي براي تحقق عدالت باشند، در کمال ناباوري به مانعي براي تحقق عدالت مبدل شدند.
سوم: مجلس شوراي اسلامي بهعنوان مهمترين نهاد قانونگذاري و مطالبهگري کشور ميتواند پايهگذار قوانيني در راستاي تحقق و تعميق عدالت اجتماعي باشد. اصلاح و بازنگري سياستها و قوانيني كه ضد عدالتاند، حتي اگر با انگيزههاي خيرخواهانه تدوين و تصويب شده باشند، گامي لازم در جهت تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد است. قوانيني كه مبتني بر تبعيض و تعارض منافع باشد، بدون شک در نهايت به فساد منتهي خواهند شد. تعارض منافع و حضور ذينفعان در مسئوليتهاي مختلف، سياستهاي دونرخي، امضاهاي طلايي، سياستهايي كه شهروندان را طبقهبندي ميكند و… در نهايت باعث بازتوليد تبعيض و بيعدالتي در كشور شده است.
چهارم: تلاش بهمنظور تحقق عدالت در آموزش (خصوصيزدايي از آموزش و پرورش، تقويت کيفيت آموزش رايگان دولتي، افزايش پوشش و کيفيت تحصيلي مناطق روستايي و محروم، توزيع مناسب و منطقي نيروي انساني متخصص و ماهر در سطح کشور)، عدالت در سلامت (کاهش خصوصيسازي حوزه سلامت، عدالت در تامين مالي نظام سلامت، رايگان شدن درمان در بيمارستانهاي دولتي، عدالت در دسترسي به خدمات درماني، عدالت در سطح سلامت)، عدالت در مسکن (حمايت از مسکن اقشار کمدرآمد و دهکهاي پايين جامعه) و عدالت مالياتي (کاهش ماليات اقشار کمدرآمد و افزايش معنادار ماليات پلکاني و تصاعدي بر ثروت و درآمد) از جمله اقدامات مجلس شوراي اسلامي در راستاي افزايش عدالت اجتماعي ميتواند باشد.
پنجم: نتايج يازدهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، حکايت از پيروزي قاطع نامزدهاي جريان اصولگرا داشت. طبق آمارهاي اعلامشده، از ۲۴۱ کرسي مجلس شوراي اسلامي، جريان اصولگرا با حدود ۱۹۰ نماينده، توانسته بيشترين کرسيهاي نمايندگي مجلس را به دست آورد. اصولگرايان که در سالهاي اخير در مقام منتقد مجلس وقت به دفعات از مقولاتي چون اشرافيگري، زيادهخواهي، تعارض منافع، بيعدالتي و ويژهخواري سخن به ميان آوردهاند، امروز بيش از پيش عملکردشان در حوزه تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد زير ذرهبين خواهد بود. بايد ديد مجلس تماماصولگراي يازدهم با تقويت نظارت، اصلاح و تدوين قوانين کارآمد، ميتواند گامهاي اساسي و بنيادين براي توسعه عدالت اجتماعي و مبارزه با فساد بردارد؟ يا اين مباحث همچنان در حد شعار باقي خواهند ماند؟
*محمد حسین شیخ محمدی | روزنامه «آرمان ملی»